فجر انقلاب اسلامی
فقه سیاسی و انقلاب اسلامی
با پیروزی انقلاب اسلامی و رهبری امام خمینی(ره) بر نظام جمهوری اسلامی، فقه سیاسی و سیاست بر مبنای فقه، محوری عمل گرایانه و تازه یافت، مباحث حاکمیت و حکومت اسلام از اندیشه به عمل آمد و سازگاری فقه سیاسی با دوران جدیدی با نام جمهوری اسلامی رقم می خورد. فقه از حوزه فردی خارج شده و در فقه اجتماعی ورود پیدا کرده بود، مردم در انقلاب خود از حکومت اسلامی و بعدها از جمهوری اسلامی به همراهی دو واژه استقلال و آزادی استقبال کردند، شعارهای آنان رهبران نهضت را به سویی کشاند که قانون اجرایی در کشور بزرگی چون ایران باید قوانین قرآن و اسلام باشد و این را رهبر کبیر انقلاب خود بارها اعلام کرده بودند که مردم از ما چه می خواهند، لذا ملی گریان و کمونیستها و سازمان مجاهدین را خطاب قرار داده که از مردم پیروی کنند، خود مردم خوب می دانند که چه می خواهند. انقلاب مردمی ایران رهبران را متقاعد کرده بود تا قوانینی برای تصویب ارائه نمایند که منبعث از دستورات اسلامی باشند. و الا در رإی گیری و رفراندوم قانون اساسی به آنچه غیر از خواسته آنان باشد رإی نخواهند داد. در این ایام همه کاره مردم بودند که برای هر کاری ورود پیدا کرده و رأی خود را به صندوقها می ریختند از نظام جمهوری اسلامی، تا مجلس مؤسسان قانون اساسی تا خود قانون اساسی همگی دست به یکی شده و مرحله به مرحله انقلاب و نظام خویش را پیش می بردند، اما مدت زیادی نگذشت که فاصله ها کم کم نمود خود را پیدا کرد، عده ای به اسم قانون سلیقه خود را بر عده ای از مردم حاکم کردند، عده ای کار غیر قانونی خود را با نام قانون به خورد مردم می دادند، و عده ای تنها غصه انقلاب و انقلابیون را داشتند، جنگ تحمیلی بر پیکر این کشور زخم دیده تحمیل شد، نیروهای فداکاری که همه چیز خود را برای انقلاب و نظام جمهوری اسلامی گذاشته بودند درگیر ماجرا شدند، فرصت های سازندگی از دست رفت و تنها حفظ کشور و انقلاب بود که دغدغه خاطر فرزندان انقلاب شده بود. نیروهای انقلابی بعد از جنگ تحمیلی به سازندگی کشور میل پیدا کردند، در این بین اما عده ای دیگران را متحم به بی عرضگی، بی برنامگی، بی خردی نمودند، اما همچنان کشور به پیش می رفت دیگر این مردم بودند که از مسئولین تبعیت می کردند و کارهای آنان را خیر برکت برای نظام و کشور می دانستند، انتخابات در هر زمانی با رویش ها و ریزش هایی مواجه می شد، نمایندگان ملت گاهی دیگران را به خیانت متهم می کردند و دیگران نیز آنان را خلاصه آن جو اخلاقی که در ابتدای انقلاب بین انقلابیون و نهضتی ها و مکتبی ها بود دیگر وجود نداشت، اما بازهم از پیشرفت کشور و توسعه آن حرفها به میان می آمد، دولتها یکی پس از دیگری روی کار آمدند و کارهای خوب و بدی را انجام دادند، اما مردم همچنان چشم امیدشان به آرمانهای امام و رهبری مقام معظم رهبری است، تفاوت نگاه مسئولان در دولتهای مختلف با نگاه رهبری در مسائلی چون سیاست خارجه ، مسائل فرهنگی ، علمی، و آزادی اندیشه اما بسیار نشان می دهد، دغدغه های مردم و رهبری به هم نزدیک است، اما دغدغه های بسیاری از مجریان خود نمایی بیشتر و نه ایران نمایی و جمهوری اسلامی نمایی بیشتر است. به هر حال سی و شش سال از انقلاب اسلامی مردم گذشته و مردم همچنان خواهان اجرای قانون بر اساس فقه هستند، فقهی که پویا و در صدد توسعه کشور اسلامی و حتی کشورهای اسلامی است، نه فقهی که بیشتر به فقه فردی شباهت دارد تا فقه اجتماعی، اگر از فقه سیاسی در نظام اسلامیمان بخواهیم بهره ببریم ناچار به آزادی اندیشه و بیان خواهیم بود، تا بتوانیم، در حوزه های علمیه و دانشگاه های کشور مبانی و مستنداتی مستدل و کارآمد برای آن در دست داشته باشیم. در نظام اسلامی باید قانون بر مبنای اسلامی واقعی باشد و مردم همانهایی که این نظام را به پیروزی رساندند از مسئولین خود عمل به قانون و نه عمل به سلیقه را اصل و اساس کار خویش می دانند، آنان همچنین عقیده دارند در نظامی که قحط رجال نیست مسئولیتهای متعدد برای افرادی که توان اجرایی کمتری دارند و بی کاری فارغ التحصیلان غوغا می کند غیر قانونی دانسته و دغدغه اصلی آنان بسیار متعدد است اما این دغدغه نیز سر سلسله دغدغه ها می تواند باشد.