اندکی هوشیاری
اندکی صبر باید
مسائل سیاسی این روزها به سادگی قابل رصد کردن است، چه در بعد بین المللی و چه در بعد داخلی، نگاهی به اوضاع و احوال جامعه جهانی و جامعه ایرانی هر نظاره گری را به تعمق و تفکر وا داشته تا ارتباط حسن و قبح قضایا را در وضعیت کنونی درک نماید.
بعد خارجی:
در بعد خارجی و بین الملل کشور ما با چالشهای زیادی روبروست، در بعد مسائل هسته ای و در مسئله داعش و درگیری کشورهای همسایه با این پدیده شوم، مواضع و بیانات کشورهای درگیر در مسئله هسته ای گاه ایجاد امید کرده و گاه ایجاد یأس، گاهی از پیشرفت مذاکرات بحث می شود و گاه از کندی آن بحث به میان می آید، به هر حال، امید امتیاز گیری ایران بیشتر خود نمایی می کند، چرا که مسائلی چون پیروزیهای ارتش سوریه و عراق بر شورشیان با جیره و مواجب عربستان و ترکیه و پاکستان و غربیان باعث شده مخالفین و دشمنان نظام جمهوری اسلامی ایران را به سمت فشار از بیرون و امتیاز از مذاکرات، هدایت کنند به طوری که این روزها مواضع پاکستانیان و عربستانیان و تر کیه ای ها نشان از فشاری است که جهت انحراف ایران از ریلی که بر آن قرار گرفته و قصد دست یافتن به امتیازهای زیادی دارد.
پاکستانیان که مأمنی برای داعشیان شده اند این روزها از مشکلات داخلی ایران صحبت می کنند، در حالی که هر آدم منصفی درک می کند که این حمله کنندگان به شهر های مرزی در شرق کشور جایی جز پناه بردن به پاکستان ندارند، چنانکه ریگی چنین کرد، قاتلان تاسوکی چنین عمل کردند و ربایندگان مرزبانان نیز به سمتی رفتند که جز ارتش پاکستان راهی برای درگیری ارتش دیگری نبود.
عربستان اما این بار با لفاظیهای وزیر امور خارجه مادام العمر خود و قدرتی که دست به دست در میان یک خانواده می چرخانند، به اسدی پرخاش می کند که حداقل انتخابات ظاهری داشته و این که دست به اصلاحاتی زده است و قصد انتخاباتی دارد که ناظران را به حقانیت کار خود فرا خواند، و با این حال از کشوری به نام ایران به خاطر حضور در عراق و سوریه شکایت می کند!!! که خود و برادر ناتنی اش ترکیه عمده ترین کشورهای حامی معنوی و نظامی گروهک تروریستی داعش هستند که حضور آنان در سوریه و عراق و یمن و گریه و خنده آنان بعد از پیروزی یا شکست داعشیان بر کسی پوشیده نیست.
این بار اما این بازیگر دست روباه پیر، دست به نقطه ای حساس زده تا بتواند ایران را هم در مذاکرات هسته ای و هم در مسئله فروش نفت با چالش روبرو نماید، بالا بردن قدرت تولید نفت خود و محدود بودن سهمیه تولید نفت ایران باعث شده که یک بار دیگر این اخ الیهود زمینه را برای فشار بیشتر به کشور ایران فراهم نماید، چرا که با پایین آمدن قیمت نفت و محدود بودن سهم ایران در تولید نفت بودجه کشور عزیزمان را با چالش روبرو خواهد کرد. اینجاست که بازوان مستر هنفر از آستین خانواده عبدالوهاب عربستانی به کمک شیطان آمده تا بتوانند بر ایران تحمیل بیشتری داشته باشند.
ترکیه و اردغان نیز که تا مدتی قبل ایران را خانه دوم خود می خواند اما حالا با توجه به ناتوانی در پیشبرد اهداف سیاسی خود در کوبانی و عراق، نگاه نا امیدانه خود را برای متهم کردن ایران به سوی ایران چرخانده تا بتواند علاوه بر فرا فکنی مسائل سیاست نا کار آمد خود مدتی افکار عمومی خود را درگیر مسائل دیگری کرده تا بتواند به ظاهر سیاستهای خود را جمع و جور تر نماید.
بعد داخلی،
در بعد داخلی اما امیدها اول به خداست و بعد به کارکشتگان سیاست خارجی است تا بتوانند امیدهای داده شده را به تحقق برسانند و علاوه بر دلواپسان، نا امیدان را هم به جمع مردم خوب و منطقی کشورمان بیاورند و وحدتی ملی ایجاد نمایند.
اما ندانم کاری بعضی از سیاستهای غلط رسانه ملی کار را دوچندان مشکل می کند، نمونه آنرا می توان در 20:30روز 26/7/93 باید دید که به کمک چند نفر از یک جریان سیاسی آمده تا تمام کشور را برای تنها چند نفر هم مسلک خویش دچار چالش نماید، خوب و بد کار گذشتگان، را باید به پای خود آنان گذاشت و اینکه قانون عطف به ماسبق نمی شود هر آدمی در سطح کلاس پنجم هم شنیده و فهمیده است(در امور اجتماعی و روزمرگی)
اما آقایان صدا و سیما برای دل خوشی عده ای خاص به سراغ پرونده ای می روند که متعلق به 23 سال پیش است!! چرا ؟! بخاطر این که عده ای که خلاف کرده اند مجازات نشوند!! و حق و حسابشان به آنان داده نشود!! به راستی اگر چنانکه خبرنگار جوان 20و سی می گفت در 23 سال پیش عده ای تخلف کرده اند، و به لطف مجلس اصول گرا به سزای اعمال خود نرسیده اند الآن نیز باید متخلفین را آزاد گذاشت؟؟؟!!با کدام منطق باید چنین عملی انجام داد؟؟!! به فرض اگر قرار بر نبش قبر تخلفات است باید دید چه کسانه دیگه ای نیز تخلف کرده اند مثلا اگر کسی به ناحق مجازات شده، یا اگر بعضی از آقایانی که یک شبه پولدار شده و فرزندانشان را به کانادا و آمریکا و انگلیس فرستاده تا دکترا یشان آنهم در رشته فلسفه و ادیان و ... بگیرند،
خلاصه سن این خبرنگار جوان به این حرفها نمی رسد در عین حال که به کتاب جلایی پور استناد کرده تا تیر خلاص را از این تخلفات به اصلاح طلبان بزند در حالی که اگر هم آن بورسیه هایی که در آن زمان بوده باید دید متخلف چه کسی بوده نه آنکه بورسیه گرفته چرا اصلاح طلب شده یا اصول گرا و اینکه تحقیق و تفحص چرا در مجلسی که اکثریت آن بازهم با اصول گرایان بوده به سر انجام نرسیده؟! خلاصه اینکه این گونه نبش قبرها نباید مردم عزیزمان را از دیدن متخلفین به سزای عملشان محروم سازد،
این اقای جوانی که به ظاهر 20:30 به تازگی رونمایی کرده باید دقت نماید که جرم، جرم است و مجرم باید مجازات شود و به نظر بنده مجرم آن دانشجویی نیست که بدون مجوز به بورسیه ها رسیده (هر چند او هم به اندازه خود مجرم است )مجرم آنکسی استکه قانون را برای دانشجویان زیر پا گذاشته و از کیسه سلطان، حاتم بخشی نموده است، و نکته آخر آنکه این آقا سالهای سال بخاطر گرفتن دکترا پشت در دانشگان نمانده تا بفهمد که تلاش کردن و به نتیجه نرسیدن بخاطر این بی مبالاتیها چقدر در یک خانواده ایجاد یأس می کند، بماند که همانها نیز بعد از دکترا هیئت علمی شدنشان نیز قطعی است و کسانی که پشت در دکترا می مانند باید با هزار نا امیدی روزگار را سپری کنند.
نکته ای دیگر که این خبر نگار با قیافه ای حق به جانب بیان میکند اینکه می گوید معلوم نیست این اخبار را چه کسی مطرح می کند در حالی که در همان متنی که به نمایش گذاشته بود سایت نسیم خودنمایی می کرد، و اینکه سایت نسیم که خود با این مباحث مطرح شده توسط وزیر که جریان بورسیه باشد مخالف است چگونه است که بلافاصله اسامی را در انظار قرار می دهد؟ آیا این جای سؤال ندارد؟؟؟!!!!
نهایت در بحث از مسائل داخلی باید همگی به قانون که میثاق امام و رهبر با مردم فهیم کشورمان است عمل کنیم و لو آنکه به ضرر ما در یک مقطه ای باشد، نه آنکه برای مانع شدن از اجرای قانون به سراغ مسائلی برویم تا تنها دل یک عده ای خاص را خوش نماییم و چه بسا ترفیعی هم در پشت این کار نهفته باشد!!