سفارش تبلیغ
صبا ویژن

قلم

ماهم نگرانیم

به نام آنکه فکرت آموخت

این رزوها نگرانیهای فرهنگی افزایش پیدا کرده و هر کسی به نحوی از وضعیت پیش آمده فرهنگی ابراز نگرانی می کنند که البته به حق و بجاست، از رهبری معظم انقلاب تا مراجع تقلید و ...

نکته ای که هست اینکه آنچه مراجع و رهبری از نگرانی می گویند کلی و زمانبر است و آنچه دیگران برداشت می کنند چیز دیگری!!

اما باید مقداری از سطحی بودن مسائل فاصله گرفت و عمق کار را دید و نگرانی رهبری و علما را بیشتر شکافت، و شکی در مبارزه با این پدیده شوم به خود راه نداد. دریک کلام حرف آخر را اول بگویم که مشکل فرهنگی ما تنها در چند مورد حجاب وماهواره و چاپ منحصر نمی شود.

خوانندگان محترم می دانند که مسئله فرهنگی مسئله ای نیست که در یک سال ودوسال ایجاد شود یا حل شود، در این بحث چه آنها که نگرانند و چه آنها که نگران نیستند!! متفق القولند، مشکلی که در این نگرانی ها مطرح است و متأسفانه از بیانات علما و رهبری نیز عده ای به عمد یا به سهو استفاده کرده و می کنند!!

شاید بپرسید چرا؟

ابتدا باید فرهنگ را معنا کنیم که در فرهنگ چنین آمده است « فرهنگ پدیده کلی پیچیده ای از آداب، رسوم،اندیشه،هنر و شیوه ی زندگی که درطی تجربه تاریخی اقوام شکل می گیرد و قابل انتقال به نسل های بعدی است»(فرهنگ بزرگ سخن، حسن انواری، جلد6، واژه فرهنگ، تهران 1381) طبق این تعریف باید دید آداب ، رسوم، اندیشه ، هنر و شیوه زندگی ما در طی چه مدت به صورت فرهنگ در آمده آیا این شیوه زندگی طی یک سال و دوسال فرهنگ می شود؟! یا سالیانی متمادی لازم دارد، حال جا انداختن این فرهنگ یا از بین بردن آن هر کدام که باشد باید دید چقدر طول می کشد؟

نگارنده به این عقیده است فرهنگ نخ تسبیح یک جامعه است و دانه های این تسبیح باید با هم برابر باشند و الا اگر یکی کوچیک ویکی بزرگ باشد این تسبیح هیچ مشتری را برای خریدش به خود جذب نمی کند، و اینکه این دانه ها باید به این تسبیح وصل باشند، گنده کردن یک یا چند عدد از این تسبیح ریخت و قیافه یک تسبیحی که انتظار می رود از هم می پاشد،

حال اگر مشکل فرهنگی خویش را تنها در یکی دو مورد چون حجاب و ماهواره محدود نماییم آیا به سر خود شیره نمالیدیم؟! هر چند اینها خود مشکلاتی بزرگ هستند اما آیا تنها این است و جز این نیست؟! ممکن است بگویید مگر چه کسی گفته که جز اینها نیست؟ باید بیان دارم که همایشی که در فیضیه برگزار شد با پخش کردن بعضی اعلامیه های سطحی در حاشیه مراسم در واقع این همایش را به نفع خود مصادر کرده و دغدغه آنان در چند مسئله بیان شد.

برای تنویر افکار این گروه خود ساخته و در تعداد کم و در سر وصدا بسیار زیاد باید بعضی از دغدغه های مردم و دیگران نیز به آن اشاره کرد.

1-       در جامعه کنونی ما اگر برای هر فردی از افراد جامعه مشکلی پیش بیاید و در یکی از ادارات دچار گرفتگی کار شوند تنها چیزی که به ذهنشان می رسد و از دیگران می پرسد این است که آیا شما در فلان اداره آشنا دارید؟! آیا این دغدغه و نگرانی فرهنگی ا یجاد نمی کند؟!

2-      از به صورت بسیار اتفاقی با فردی از افراد جامعه بر خورد کنی و به اطمینان بدهی که حرفهایت در هیچ دادگاهی بر علیه تو استفاده نخواهد شد، پرسیده شود نوع نگاه شما به جامعه چگونه است جز نا امیدی چیزی برای گفتن ندارد آیا این نگرانی فرهنگی نیست؟!

3-      کارگری که در ماه یک یا چند روز کار پیدا میکند و تمام دلمشغولی او تنها یک لقمه نان بر سر سفره خانواده است وبس و نگرانی او از اوضاع خانواده اش که توان فرستادن کودکانش به یک مدرسه بهتر، به یک آموزشگاه برای یاد گیری بیشتر است آیا نگرانی فرهنگی این کارگر نیز ما را نگران خواهد کرد؟!

4-      نگاهی به فرهنگ معاملات،ادارات، و... نشان خواهد داد اگر از رشوه و پارتی بازی و ...بگذریم دروغ در سطح وسیعی بین جامعه آیا این دغدغه و نگرانی فرهنگی ندارد؟!

5-      آنگاه که صدا وسیمای به اصطلاح ملی تنها با پخش کردن و ارتباط دادن صحبتهای مسئولین در صدد است یک خط ناامیدی ممتد در بین جامعه ایجاد کند آیا نگرانی فرهنگی ندارد؟

6-      گذر آقایان در بازار تولیدات ایرانی نشان خواهد داد که فرهنگ ما در تولید، در عرضه، در... به چه اندازه بی دغدغه می باشد!! و تولیدات کشورهای بی فرهنگ چه مقدار نشان از فرهنگشان دارد!!

7-      برای گرفتن وام در جامعه ما سه طبقه وجود دارد گروه اول آنهایی که می توانند وامهای میلیاردی بگیرند و پس ندهند!! اینان همان آشنایانند، گروه دوم آنانی که با پول و تقدیم یک ماشین به ریئس فلان بانک آشنا شده و وام چند صد میلیاردی می گیرد، و آنانی که برای گرفتن یک وام 5میلیونی باید سه ضامن دست و پا کنند البته این هم زمانی اتفاق می افتد که از تمام صافی های (وجود بودجه، اعتبار برای ا ین وام و...) بگذرد . دسته اول و دوم وام گرفتنشان مثل برداشتن قند از قندان است و گروه سوم مثل ماهی گرفتن در دریا آنهم با دست خالی.

8-      آیا رواج ربا و بی بندباری در اقتصاد وسیاست نگرانی فرهنگی برای آقایان ایجاد نمی کند

9-      آیا خانه هایی که برای تجمع افراد با وضعیت های ناهنجار در گوشه و کنار شهرهای بزرگ و بچه های خیابانی ایجاد نگرانی فرهنگی نمی کنند.

10- نهایت اینکه آیا صرف هزینه های میلیاردی برای پروژه هایی که بعد از مدتی عدم وجود آن پروژه اعلام می گردد نگرانی از فرهنگ مدیریت کشورمان ایجاد نمی کند؟!

سؤال این است که آیا اینها مسائل و دغدغه ونگرانی فرهنگی ایجاد نخواهند کرد؟! اگر نخواهند کرد که باید مصداق آن حدیث قرار بگیریم که اگر مسلمانی سر بر زمین بگذارد و از گرسنگی همسایگانش بی خبر باشد مسلمان نیست، البته هزاران مورد دیگر را می توان ردیف کرد تا به همه گفته شود بابا ماهم نگرانیم، اما نه طی یکی دوسال که طی سالیان قبلی که خود ایجاد کردیم و سالیان بعدی که خود باید اصلاح نماییم