وبلاگ :
قلم
يادداشت :
به نام محرم و صفر نکته اي ديگر براي وحدت
نظرات :
0
خصوصي ،
1
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
جواب
دوست عزيز سؤالت بسيار تند و گزنده است، اين سؤال شما يعني اينکه هنوز بين آنچه استفاده از روايات و عقل است با آنچه که به وسيله زور به دست مي آيد تشخيص داده نشده، ابتدا بايد اين نکته را بيان کنم که طبق صلح امام حسن(ع) حاکم شدن يزيد يک خلاف عهد بود که روياتي در باب عهد هست که مي فرمايند کسي که عهد و پيمان را رعايت نکند دين ندارد، در حالي که حتي حضور معاويه در مسند قدرت نيز غاصبانه و غير شرعي بود.
مسئله دوم ولايت فقيه طبق اسناد و روايات از طرف امام معصوم(ع) مجوز براي حاکميت دارد در حالي که يزيد از طرف معصوم غاصب محسوب مي شد، از طرف ديگر حاکم بايد عادل و آشناي به احکام اسلام باشد در حالي که يزيد نه عادل بود و نه آشنا به احکام اسلام و اگر آشنا هم بوده عامل به احکام اسلامي نبوده و حاکمي که چنين باشد جز سياست حيواني سياستي نمي شناسد،چرا که بسيار ذکر شده که يزيد مردي شرابخوار و ميمون باز بوده.
ولايت فقيه عنواني است که تمام فقهاي شيعه و عده اي از علماي اهل سنت به آن اعتقاد دارند هر چند قلمرو اختيارات آن را مختلف مي دانند ، يعني بعضي تنها به مجتهد صاحب فتوا را ولي فقيه مي دانند، بعضي علاوه بر فقاهت اجراي حدود نيز از اختيارات او دانسته و عده اي اجراي احکام و بسياري از بزرگان شيعه دخالت در سياست را و حاکميت جامعه اسلامي را بخاطر اجراي دقيق احکام اسلامي جايز و وظيفه او دانسته با اين حال ميان آن تفکر و اين تفکر زمين تا آسمان است و هيچ قابل قياسي و جود ندارد تا شما چنين بي مهابا قياس بنماييد!!