قلم

نطق مطهری

تابناک: صبح امروز مجلس شورای اسلامی در جریان سخنرانی علی مطهری دقایقی به تشنج کشید و رئیس جلسه مجبور شد تا چند دقیقه برای آرام شدن جو دستور تنفس اعلام کند، ماجرا از آنجا شروع شد که علی مطهری در همگام تذکرات شفاهی به مسئولان به شورای عالی امنیت ملی به دلیل ادامه حصر تذکر داد.

این اقدام مطهری با واکنش برخی از نمایندگان همراه شد به طوری که ابوترابی رئیس جلسه، در تذکری به مطهری گفت، شما در فضای واقعی کشور قرار دارید و آنچه در مورد این افراد انجام شده، با ‌‌نهایت رحمت اسلامی و با توجه به مسائل ملی انجام شده ‌و اگر اراده نظام به رأفت نبود، قطعا به گونه‌ای دیگر انجام می‌شد.

ولی علی مطهری در پاسخ به رئیس جلسه اظهار داشت: بهتر است آقای ابوترابی این تذکر را پس از نطق به من می‌‌داد، ولی ابوترابی در پاسخ گفت: نه، نطق شما انضباط مجلس را به هم می‌زند، و سپس سخنرانی خود را ادامه داد.

بار دیگر نمایندگان معترض با فریادهای دو دو و مرگ بر فتنه‌گر اجازه سخنرانی را ندادند و مطهری نتوانست نطق خود را ادامه دهد، پس از آن تعداد زیادی از نمایندگان همچون نعیمی رز، قاضی‌پور، موسوی‌نژاد، سودانی، نبویان، حاجی‌دلیگانی و... پای تریبون جمع شده و با شعار مرگ بر فتنه‌گر، خواهان پایین آمدن علی مطهری شدند و ‌چند تن همچون عابد فتاحی سعی در میانجیگری داشتند.

این گزارش حاکی است، فتح‌الله حسینی که برای دعوت از علی‌ مطهری به منظور پایین آمدن از پشت تریبون رفته بود، به برخورد فیزیکی دوطرف انجامید.

عابد فتاحی یکی از نمایندگانی که در زمان درگیری در کنار علی مطهری بو در گفت و گو با تابناک در خصوص این موضوع گفت: در جریان نطق پیش از دستور علی مطهری در صحن علنی مجلس شورای اسلامی زمانی که وی در باره حصر صحبت می کرد برخی از نمایندگان به این قضیه اعتراض کردند.

وی گفت: در ابتدا نمایندگان با فریاد دو دو قصد مزاحمت در سخنرانی را داشتند، اما پس از آنکه ابوترابی سخنرانی را قطع کرد و تذکری را به مطهری داد در ابتدای شروع باقی مانده نطق نمایندگان با شعار مرگ بر فتنه گر و الله اکبر به سمت تریبون حمله کردند.

وی گفت: نمایندگان در هر حال سعی می کردند تا مانع ادامه سخنرانی شوند، که باعث ایجاد تشنج در صحن علنی مجلس شد، با اینکه رئیس جلسه سعی می کرد نمایندگان را آرام کند ولی نمایندگان بی توجه به تذکرات ابوترابی در جلو تریبون مجلس جمع شدند.

وی گفت: نمایندگان مهاجم با مطهری درگیری فزیکی ایجاد کردند اما درگیری در حد زیادی نبود، من خودم در نزدیک مطهری بودم، و مواظب بودم تا به مطهری آسیب جدی نرسد، نه تنها مطهری بلکه هیچ یک از نمایندگان دیگر هم آسیبی به آنها وارد نشود.

این نماینده گفت: به شکل فردی هیچ کس هیچ کسی را نزده است، فقط اگر ضربه ای هم وارد شده باشد در حالت عمومی بوده و ضربه ها کاملا موجی بوده است، مطهری هم آنچنان آسیب ندید فقط به زمین خورد، آن هم به خاطر این بود که وقتی نمایندگان هجوم آوردند وی به زمین خورد.

متن کامل نطق ناتمام علی مطهری در صحن علنی مجلس
 
متن کامل نطق میان دستور وی به شرح ذیل است:
 
ایام میلاد پیامبر اسلام را تبریک می‌گویم. جشن میلاد پیغمبر اکرم در میان ما شیعیان نسبت به جشن میلاد حضرت مسیح در میان مسیحیان و جشن میلاد پیامبر اسلام در میان اهل سنت از شور و هیجان کمتری برخوردار است. گویی یک نوع تقسیم کار صورت گرفته است، بزرگداشت پیغمبر اسلام به اهل سنت واگذار شده و بزرگداشت ائمه اطهار به شیعه. این یک نقطه ضعف برای ماست که باید به همت روحانیت و رسانه‌ها اصلاح شود. نگاهی به برنامه‌های صدا و سیما در این ایام و مقایسه آن با برنامه‌های ایام نوروز از نظر شادی‌آفرینی، این حقیقت را آشکارتر و این شائبه را تقویت می‌کند که شادیها مخصوص مناسبتهای ملی، و غم و اندوه ویژه مناسبتهای مذهبی است.
 
در خصوص وحدت اسلامی متأسفانه پیشرفت چندانی نداشته‌ایم بلکه پسرفت داشته‌ایم و دشمنی‌ها بیشتر شده است. علت اصلی آن این است که بیشتر حرف می‌زنیم و کمتر عمل می‌کنیم. وقتی از وحدت اسلامی سخن می‌گوییم اما اجازه ساخت یک مسجد در تهران را به اهل تسنن نمی‌دهیم روشن است که دلها به هم نزدیک نمی‌شوند و آنها نیز در مکه و مدینه تلافی می‌کنند. اگر اقداماتی نظیر آنچه رهبر انقلاب در کردستان فرمودند که مردم آن سامان مجازند اذان خود را بشنوند صورت گیرد، آنگاه آثار خیر آن را خواهیم دید. تأثیر تندروهای دو طرف نیز آشکار است. از آن سو شیعه را مشرک می‌نامند و مبارزه با او را مقدم بر مبارزه با کفار معرفی می‌کنند و از این سو برخی مداحان صرفا بر طبل تفرقه می‌کوبند و حتی در ایام رحلت پیامبر اسلام به جای آنکه از مناقب آن حضرت بگویند از مصائب حضرت زهرا و مسائل تفرقه‌انگیز می‌گویند. در این میان علمای شیعه و سنی وظیفه سنگینی در نفی تحریف مبطلان و مبارزه با بدعتها دارند.
 
اگر وحدت اسلامی آن گونه که مرحوم آیت‌الله بروجردی و امام خمینی و شهید آیت‌الله مطهری و رهبر انقلاب بیان کرده‌اند دنبال و بیشتر بر مشترکات و تشکیل جبهه واحد در مقابل دشمن مشترک تأکید می‌شد، امروز زمینه پیدایش گروه‌هایی مثل داعش و القاعده وجود نداشت.
 
ترورهای اخیر در پاریس را محکوم می‌کنیم اگرچه اقدامات مکرر نشریه شارلی ابدو در انتشار کاریکاتورهای پیامبر اسلام نیز محکوم است.
 
در ایام نهم دی امسال برخی رسانه‌ها از جمله صدا و سیما راه افراط پیمودند و بر طبل تفرقه کوبیدند و ماهیت 9 دی را آن گونه که دوست داشتند معرفی کردند، در حالی که همه می‌دانند در نهم دی سال 88 مردم با قطع نظر از تخلفات دو طرف فتنه، به دفاع از انقلاب و نظام جمهوری اسلامی پرداختند. اگر بخواهیم روز 9 دی را مظهر تفرقه میان ملت قرار دهیم دیگر یوم‌الله نخواهد بود بلکه یوم الشیطان خواهد بود.
 
تذکراتی به دولت دارم:
 
بهتر بود دولت محترم در مسئله برداشت 1/4 میلیارد دلار از صندوق توسعه ملی به جای مجادله با مجلس و ایجاد تنش در کشور صداقت به خرج می‌داد و به اشتباه بانک مرکزی و سپس تلاش برای جبران آن، اعتراف و سپس عذرخواهی می‌کرد. از این دولت انتظار نداریم که روشهای دولت گذشته را تکرار کند.
 
از وزیر محترم راه و شهرسازی می‌خواهم مسئله صدور مجوز پرواز هواپیماهای شرکت صهیونیستی اوکراین اینترنشنال بر فراز ایران را که مورد تحریم کشورهای عربی است  بررسی و نتیجه را به اطلاع ملت برسانند.
 
چندین ماه است که معاون سیاسی وزارت کشور مشخص نشده است. این امر کفایت وزیر محترم کشور را زیر سؤال برده است. لازم است در اسرع وقت یک فرد فراجناحی یا لااقل مستقل و بدون تعصب گروهی برای این سمت معرفی شود.
 
همچنین سال گذشته وزیر کشور به خاطر جدی نگرفتن مسئله عفاف و حجاب از مجلس کارت زرد گرفت و به او هشدار داده شد که از رسمیت یافتن پوششی به نام ساپورت در خیابانها جلوگیری کند اما وی این امر را به شوخی برگزار کرد و امروز شاهد رواج آن هستیم. بدیهی است که مجلس همچنان این موضوع را دنبال خواهد کرد.
 
از شهرداری تهران و پلیس راهور که اخیراً به رعایت خط عابر پیاده توسط راننده و عابر و نیز حرکت خودروها بین خطوط، اهتمام ورزیده اند تشکر می‌کنم، زیرا وضعیت رانندگی ما در دنیا اسفناک است و در رتبه‌های آخر قرار داریم و این زیبنده جمهوری اسلامی نیست. درخواست می‌کنم مسئله انضباط موتورسواران نیز با همین جدیت دنبال شود.
 
برگزاری جشنواره مردمی فیلم عمار از این نظر قابل تمجید است که عده‌ای دلسوزِ فرهنگ و هنر کشور که ایدئولوژی و هنر را قابل جمع می‌دانند به جای آه و ناله از وضعیت سینمای کشور، خود وارد عرصه ساخت فیلم شده‌اند و عملا فیلم مطلوب خویش را به نمایش می‌گذارند. این حرکت بسیار ارزشمند و قابل تقدیر است و قطعا در صنعت سینمای کشور اثرگذار خواهد بود و لازم است وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از این افراد حمایت کند.
 
اینجانب حصر خانگی آقایان موسوی و کروبی و خانم رهنورد را پس از پایان آشوبهای خیابانی، بدون حکم قضایی، همچنان خلاف اصول متعدد قانون اساسی و ادامه آن را به زیان انقلاب اسلامی می‌دانم و معتقدم در این زمینه شورای عالی امنیت ملی به ریاست رئیس جمهور و قوه قضائیه کوتاهی کرده‌اند. همه می‌دانند که من هیچ تعلق خاطری به آقایان موسوی و کروبی ندارم و در انتخابات سال 88 نیز به آقای رضایی رأی دادم. هدف اینجانب دفاع از یک موضوع بزرگتر و آن رفتار اسلامی با منتقدان حکومت است آنچنان که علی علیه‌السلام رفتار می‌کرد که منتقدان و مخالفان تا دست به سلاح نبرده بودند آزاد و از همه حقوق اجتماعی برخوردار بودند به طوری که در مسجد و در اثنای خطابه‌اش به او انتقاد می‌کردند و حضرت مانع تعرض به آنها می‌شد و می‌فرمود: الطیش لاتقوم به حجج الله (حجتهای خدا با عصبانیت اقامه نمی‌شود).
 
رئیس محترم قوه قضائیه در پاسخ به نامه اینجانب اولا حصر را مجازات ندانسته‌اند؛ در حالی که حصر از حبس و زندان سنگین‌تر است زیرا زندانی حقوقی دارد که توسط ناظران قانونی رصد می‌شود ولی محصور چنین نیست. ثانیا ایشان مصوبه مجلس شورای اسلامی و مجمع تشخیص مصلحت نظام و شورای عالی امنیت ملی را از نظر دوام یکسان دانسته است در حالی که چنین نیست و مصوبه شورای عالی امنیت ملی صرفا ناظر به دوره ناامنی مورد نظر و یک تصمیم موقت است. مثلا این شورا نمی‌تواند تصویب کند که فردی باید محصور شود تا زمانی که توبه کند یا تا زمانی که از دنیا برود. هرگونه حکم دائمی منوط به محاکمه در دادگاه صالح علنی و شنیدن دفاعیات متهم است. پیغمبر اسلام هم نمی‌تواند بدون محاکمه و شنیدن دفاعیات متهم حکم مجازات صادر کند مگر به واسطه وحی.
 
رئیس محترم قوه قضائیه نباید از انتقاد برنجد و در پاسخ خود منتقد را بنوازد. به بیان شهید مطهری هر مقام غیر معصومی اگر در جایگاه غیرقابل انتقاد قرار گیرد هم خودش فاسد می‌شود و هم جامعه را فاسد می‌کند.
 
راه حل این است که ما به اشتباهات خود در سال 88 از قبیل حمایت از یک کاندیدا، عدم عکس‌العمل مناسب نسبت به مناظره، اعلام جشن ملی به جای موکول کردن مسئله به نظر شورای نگهبان، رفتار خشونت‌آمیز با معترضان و ممانعت از اظهارنظر آنها، به اینها اعتراف کنیم آنگاه خطای آقایان موسوی و کروبی در عدم تمکین به قانون را در نظر بگیریم و اگر قرار بر محاکمه است دادگاه صالح علنی تکلیف همه طرفهای فتنه را به طور همزمان مشخص کند و چنانچه قرار بر محاکمه نیست محصوران آزاد شوند و اگر جرمی مرتکب شده‌اند همین چهارسال حصرِ بدتر از حبس، مجازات آنها باشد.
 
ادامه وضعیت فعلی، تبعات سوء سیاسی، اجتماعی و اقتصادی دارد. از رئیس جمهور محترم به عنوان رئیس شورای عالی امنیت ملی و نیز رئیس قوه قضائیه می‌خواهم که با تدبیر مشترک خود و هدایت رهبر حکیم انقلاب به این غائله خاتمه دهند تا همای وحدت و همدلی بر سر ملت به پرواز درآید.

چرا وحدت تحقق پیدا نمی کند؟!

به نام خالق عقل و محمد

ایام ربیع الاول که بشارت آن بر دیگر برادران مسلمان تأکید شده است ایامی است خوش و شاد و به تعبیری بهاری برای  جامعه اسلامی، این روزها که مصادف شده با ولات پیامبر آخر الزمان، حضرت ختمی مرتبت، که به روایت برادران اهل سنت دوازدهم ربیع است و به روایت شیعه  جعفری هفدهم ربیع است، اگر چه نکته ای است که دشمنان می توانند به عامل تفرقه سوقش دهند اما ابتکار عالمان شیعه و عالمان سنی می تواند نکته ای باشد برای بیان یک هفته خوبی و برکت دین مبین اسلام و سیره پیامبر مکرم اسلام(ص)

با نگاهی به وضعیت جامعه اسلامی و سابقه مباحث کلامی و فقهی در بین جامعه اسلامی به این واقعیت سوق پیدا خواهیم کرد که هر چه از زمان پیامبر به سوی زمانه خویش کشیده می شویم از اختلافات بیشتر گفته شده تا از اشتراکات، با یک نگاه دو دو تا چهارتا می توان به این نتیجه رسید که عوامل اتحاد مسلمین توحید، نبوت و معاد است و عدالت نیز اگر چه اهل سنت در مباحث سیاسی خود برای حاکم و یا امام جماعت لازم نمی دانند اما به صورت طبیعی همانند دیگر انسانها عدالت را قبول دارند، با این حال تنها چیزی که می ماند بحث امامت است که شیعه به انتخاب آنان از طرف خدا اعتقاد دارد و اهل سنت آنان را فرزندان رسول الله دانسته و از اولیاء خداوند اما در عین حال قائل به امامت آنان نیستند،هر چند جز نواصب یا وهابیون امروزی یا داعشیون تکفیری تمام اهل سنت به محبین اهل بیت شناخته می شوند. در عین حال زمانه به این اختلافات دامن زده که عواملی دارد که در ادامه اشاره خواهیم داشت.

اشاره شد که عوامل اتحاد ما در چهار عنوان مطرح است و عوامل اختلاف در یک مورد، حال چه شده است که باید این مورد بر دیگر مسائل سایه افکند و چنین جامعه اسلامی را به تشتت و نا امنی و ... به کشاند؟؟!!

عواملی را به نظر نگارنده می آید بیان خواهیم داشت.

1- اولین عامل را خود خواهی و عدم تزکیه نفس بسیاری از حاکمان کشورهای اسلامی که جز به چند روزه حکومت خویش نمی اندیشند و در عین حال که خود را برتر از دیگران می دانند خود متوجه نیستند که نوعی شرک پنهان در درون خود دارند و این می تواند عامل اصلی ادامه اختلاف باشد.

2- بعضی از علمایی که با خودخواهی علمی خویش تنها در صدد بازار گرمی و جمع کردن عده ای از جوانان مسلمانانی که به واقع جز رضای خدا را طلب نمی کنند اما در خطی قرار می گیرند که علمای ساده اندیش، علمایی که جز نوک دماغ خویش را نمی بینند و کسانی که در دین تنها پوسته خشن آنرا می پوشند به روی آنان گشوده اند.

3- ایجاد هیجانات در توده مردم و استقبال بسیاری از مردم از علمایی که در جهل خود برتر بینی و خود خواهی قرار گرفته و تنها به اختلاف می اندیشند و در واقع گمان می برند خداوند انسانها را آفرید تا این گونه عالمان همه را هدایت کنند، که باید پرسید به راستی اگر خدا می خواست همه را به راه راست هدایت می کرد و این اراده خداوند است که انسان با اختیار خود و با شناخت خود به هدایت برسد نه با زور سرنیزه و شمشیر تفنگهای ساخته شده استکبار.

4- دشمنان خارجی از جمله اسرائیل و انگلیس و آمریکا که منفعت آنان در اختلاف افکنی مخصوصا در این قسمت دنیا که منبع انرژی است و در دست مسلمانان قرار دارد ادامه خواهد یافت و به هیچ وجه راضی به اتحاد آنان نخواهند بود.

زمانی که در صدد نوشتن مقاله استراتژی وحدت از نگاه امام خمینی (ره) بودم به  مجله دانستنیهای سالهای 1342 بر خورد کردم ، مجله با سفیر فرانسه مصاحبه انجام داده بود که برایم بسیار جالب بود، سفیر فرانسه در جواب سؤال خبرنگار که حالا که شما استخراج نفت را به مسلمانان و کشورهای این منطقه (حوزه خلیج فارس) آموختید آیا از این نمی ترسید که زمانی شما را تحریم کنند و منافع شما را در خطر اندازند؟ و  این سفیر با جسارت تمام بیان می کند که تا زمانی که بحث شیعه سنی هست ما از این امور باکی نداریم!!!!!!!!! آیا به راستی ما مسلمانان خودمان به این اندازه هم متوجه این بی تدبیری خود نشده ایم؟؟!

یا جدیدا در بعضی از اخبار آمده که انگلیس حدود 1000 فرقه را در عراق شناسایی کرده است خوب این روباه پیر چه چیزی در ذهن دارد؟! البته نگارنده قصد ندارد بگوید که غربیان دست روی دست بگذارند تا ما کار خویش را انجام دهیم و یا توهم توطئه را هم ندارد اما نباید جهان اسلام به این خباثت آنان توجه کند و حداقل برای نجات خویش و برای توسعه و پیشرفت خویش به عقلای قوم خود به جای هیجان انگیزان بی منطق  روی آورد؟!

آیا وقت آن نیست که جهان اسلام یکبار دیگر به خود بیاید و بیاندیشد، چرا تمام درگیریها و نا امنی ها در منطقه ای  واقع شده که مرکز نزول وحی بر خاتم نبیین است؟! آیا نباید جهان اسلام به خود بیایدکه اگر در حق یهودیان ظلمی شده چرا این کشورهای پر پر شده در جهان اسلام باید مظلوم !!! نوازی کنند؟! چرا اروپایانی که به آنان ظلم کرده اند نباید جبران ظلم خود کنند؟!

« چرا خداوند بعد از بیان اکمال دین که می فرماید امروز دین کامل شد و در صورت ابلاغ نکردن پیام توسط پیامبر رسالتش  را ناقص انجام داده، می فرماید از دشمنان نترسیدو از من بترسید! (توضیح این مطلب در مقاله آمده است)این ترس برای چیست؟ چنانکه پیامبر می فرمایدانحطاط امت من به واسطه فقر و تنگدستی نیست بلکه به جهت سوؤ تدبیر است، این سوأ تدبیر استکه باعث اختلاف بین  جماعت مسملین شده و خود سبب مشکلات زیادی از جمله مسئله فقر و تنگدستی می شود و هر گاه امتی با این مشکلات دست و پنجه نرم کند توان تدبیر نخواهد داشت و خلاصه آنکه این ترس به خاطر اختلافی است که از امت حاصل شده و دشمنان هم به آن خواهند پرداخت»  (ایرانی، مصیب، غدیر و بیداری اسلامی، مجموعه مقالات اولین همایش غدیر پژوهی (استان کرمانشاه، زلال غدیر، بنیاد بین المللی غدیر،زمزم هدایت ، قم 1392ص371

به هر حال هفته وحدت بر همه مبارک و به امید آن روز که عقلای جهان اسلام حاکم بر جوامع اسلامی شوند.

جهان اسلام به رهبرانی چون آیت الله بروجردی، امام خمینی، رهبری معظم حضرت آبت الله خامنه ای و شیخ شلتوت نیاز دارد تا بتواند خویشتن خویش باشد، نه عروسک دست دیگران


تولد عیسی مسیح(ع)

به نام آنکه پیامبران را فرستاد تا سبب صلح و آ رامش شوند

اول ژانویه سالروز تولد حضرت عیسی مسیح (ع) بر همه انسانهای صلح طلب مسلمانان و مسیحیان یکتا پرست مخصوصا مسیحیان کشورمان تبریک عرض می کنم. آن بزرگ مرد تاریخ چه زیبا همه انسانیت را خطاب قرار داده و می فرماید

اگر نسبت به هم رئوف و مهربان باشید بندگان راستین خدا خواهید بود زیرا او آفتاب خود را بر همه می تاباند چه بر خوبان و چه بر بدان و باران خویش را نیز بر همه می باراند چه ظالم و چه نیکوکار، این کلام چه زیبا با بیان مولی الموحدین علی (ع) همخوانی پیدا می کند که می فرماید ای مالک نسبت به مردم مهربان (سخت گیر نباش) باش چرا که یا برادر دینی تو هستند یا در خلقت همانند تو هستند.


عجب اجتماعی؟!

صادق محصولی و مهدی کوچک زاده از اعضای جبهه ی پایداری روز سه شنبه در حالی به مناسبت 9 دی در دانشگاه تربیت مدرس تهران سخنرانی کردند که حتی سالن محل سخنرانی نیمه خالی بود، و شاید بیشتر صندلی ها خالی بود.
آفتاب: در 16 آذر ماه، رسانه های نزدیک به این جریان مدعی بودند که تعدادی از سخنرانی های آنها در دانشگاه ها لغو شده که از سوی وزیر علوم این ادعاها تکذیب شد.
تصاویر این سخنرانی برای صندلی های خالی، نشان می دهد که این جریان علی رغم این که از تریبون های گسترده ی رسمی برخوردار است، اما با تمام تبلیغاتی که می کند هم در مرکز تهران نمی تواند به اندازه ی یک سالن مخاطب جذب کند. هر چند که خواسته های خود را از زبان «مردم» مطرح می کند.

فتنه 88

فتنه 88

بسیاری معتقدند در جریان انتخابات ریاست جمهوری سال 88 فتنه ای اتفاق افتاد که هر کسی به دیگری نسبت می دهد، هر چند به نظر نگارنده این فتنه از مدتها قبل نه برنامه ریزی شده که به صورت ناخود آگاه در حال وقوع بود، از زمانی که عده ای معتقد بودند که حاکمیت و مخصوصا مقام معظم رهبری شخصی خاص مورد نظر برای ریاست جمهوری در نظر دارد!!! و در بوق و کرنا کرده بودند که دیگران تنها باید گرم کننده میدان باشند و مردم باید به شخصی خاص رأی بدهند، از طرفی نیز مخالفین این تفکر با تمام جدیت تلاش داشتند تا نماینده خود را به ریاست برسانند، این بده و بستانهای گفتمانی و جنجالی زمان را طی کرد تا به انتخابات رسید و در آن هنگامی که هر کدام خویش را برنده انتخابات معرفی می کردند، عده ای دست به اعتراض و عده ای نیز به دست به شادی و تحقیر مخالفین زدند، در این بین این جمهوری اسلامی بود که بخاطر فتنه در درون نیروهایش مظلوم واقع شده بود، از طرفی نیز هر گروهی در صدد بدست آوردن کسب موقعیت و منفعت خویش بود، اما نه باید از حق گذشت که اشتباه معترضان زمانی در میان قاطبه مردم خودنمایی کرد که بعد از سخنان مقام معظم رهبری راهپیماییها و اعتراضها ادامه پیدا کرد که البته عقیده نگارنده آن است که دو دلیل عمده می توانست داشته باشد یکی آنکه با اعلام جناب آقای کروبی به فصل الخطاب بودن کلام رهبری اما حرف او به گوش مخاطبان نرسید (به هر دلیل تاریخ مشخص خواهد کرد) و از طرف دیگر دشمنان انقلاب که از این آب گل آلود در صدد صید ماهی خویش بودند، این باعث شد اعتراضات فرصتی شود برای عده ای که جز نابودی جمهوری اسلامی به چیز دیگری نمی اندیشند و به امید خدا آنرا به گور خواهند برد.


انسان شناسی سیاسی

انسان شناسی سیاسی
بحث انسان و انسان شناختی از مبانی و مبادی هر نوع مکتب و هر فرد اندیشمندی می باشد ، یک مکتب بنا بر مبانی انسان شناختی خویش می تواند دنیا و آخرت را برای هم کیشان و هم مکتبان و هم اندیشان خود تعریف نماید، و انسان شناسی خویش را ترسیم نماید، تا به اموری چون سیاست، اقتصاد و اجتماع خویش بپردازد. انسان شناسی سیاسی  از نگاه و مکتب اندیشمندان اسلامی نیز بر انحای مختلف مورد دقت و توجه است ، به نحوی که عده ای سعادت انسان را در فرد جستجو کرده و عده ای آنرا در اجتماع  انسانی و عده ای ترکیب هر دو را در اندیشه خویش دارند.
آنچه که همه اندیشمندان اسلامی و مسلمان به آن معتقدند دو نشئه و دو ساحتی بودن انسان و به تعبیری دنیایی و عقبایی بودن انسان است که یکی روح است و دیگری جسم یکی دنیایی و یکی عقبایی، اما راه های رسیدن به سعادت را هر کسی به نحوی بیان داشته اند، عده ای از سعادت انسان در دنیا و آخرت سخن به میان می آوردند و عده ای سعادت او را در آخرت جستجو می نمایند، عده ای سعادت را رمز و راز عبادات فردی دانسته و عده ای رتق و فتق امور هم کیشان را  سعادت او می دانند. در این بین نگاهی گذرا به اندیشه علامه طباطبایی که ابتکار ادراکات اعتباری را از آن خویش دارد و نوع نگاه او در تفسیر المیزان نشان از تیز بینی و مداقه بودن مطالب ایشان در این باب است خواهیم داشت ، ایشان با تقسیم زندگی انسانی و همچنین اعبتاریات به قبل از اجتماع و بعد از اجتماع ، تشکیل اجتماع را که مبتنی بر اصل استخدام است قبل از اجتماع دانسته و معتقد است که انسان بخاطر حفظ نسل تشکیل خانواده داده ، و برای حفظ امنیت خویش دست به اجتماع و برای رعایت حقوق همدیگر دست به عدالت اجتماعی خواهد زد. در واقع علامه اعتباریاتی چون ملک، استخدام، اخلاق، عدالت را قبل از اجتماع دانسته و بعد از اجتماع مصداق پیدا خواهند کرد. ایشان معتقداست انسان با توجه به خوی سلطه گر بودن خویش در صدد است دیگران را به استخدام خویش در آورده و از او نفع ببرد اما برای غلبه بر این اعتبار است که عدالت اجتماعی لازمه کار و به عنوان  یک اهرم کنترل کننده توسط قوانینی که افراد اجتماع ایجاد می کنند به مبارزه با خوی احاطه شدن بر دیگران به میدان می آید.
انسان مورد نظر علامه شخصیتی است که نه یک قدیس است که یک خوی استکباری دارد و لذا برای جلوگیری از این خوی به وحی نیازمند است، تا علاوه بر کنترل مردمی  بر حاکمان دستورالعملهایی نیز از سوی دین داشته باشند، در عین حال که این انسان تغییرات جوی و زمان و مکان بر او مؤاثر می باشد تا جایی که با وجود دوست داشتن عدالت توسط انسانها اما مصادیق آن در نقطه به نقطه کشورها متغیر می باشد، کی عدالت را در شیر دادن مادر به بچه می داند و دیگری ترک آنرا، یکی گرم گرفتن با یک غریبه را نشانه بی عفتی  دانسته و دیگری عین احترام و شخصیت و ...


به نام محرم و صفر نکته ای دیگر برای وحدت

ایام محرم و صفر رو به پایان است، دو ماهی که برای شیعه و ائمه (ع) که شیعه خود را مطیع آن منادیان و مبلغان وحی می داند ماههای رنج و عزا است، ماههایی که حتی بسیاری از برادران اهل سنت از بسیاری از جشن های خود خوداری می نمایند، ایامی که لا ابالی ترین افراد جامعه نیز به احترام این ایام از برگزاری مراسمات جشن و شادی و گوش دادن به آهنگهای مبتذل پرهیز می نمایند، و برنامه های ناهنجار خویش به حاشیه می برند، ماههای غم برای حضرت زینب کبری و حضرت سجاد (علیهما السلام) که منادیان و رسولان عزا وماتم حسینی بوده اند، که این عزا و مصیبت توسط کسانی به این جماعت الهی رسیده است که بانگ لااله الا الله آنها و محمد رسول الله آنها؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!! و صدای شادی و هله هله آنان در این جنایات گوش زمانه را کر کرده بود و اما در دانه های آنها در این زمان همانند سلف ناصالحشان  یزید و یزیدیان پرچمی با نوشتار لا اله الا الله و محمد رسول الله را در حبس خویش ساخته اند و دست به همان جنایت از نوع گسترده تر ش می زنند، کسانی که به اسم خدا و پیغمبر در کشتار اولاد و دوستان پیامبر گوی سبقت را از هم ربوده اند!!! این جماعت متحجر آنچه برایشان مهم است اجرای دستورات اربابان شیطانیشان و کسب قدرت است و بس، اینان به اسم اصلاح در دین خدا!!!!!!!!!!! چنان ضربه ای به دین خدا خواهند زد که دست شیاطین انس و جن را از پشت خواهند بست، به هر حال اینان نه پیامبر را شناخته اند نه دین اسلام را و نه حتی به خلفای راشدین  ایمان دارند، این متأثرین فیلمهای صهیونیستی از جهان شرک و کفر تنها مسلمانان را مشرک و کافر می دانند!!! کسب قدرت و پول و مقام حرف اول و آخر تمام پشت پرده های آنهاست  سرگرم نمودن مسلمانان به خود و ایجاد نا امنی و آشوب برای دور نگه داشتن آنان از پیشرفتهای خدا و خلق خواهانه، اینان خود می دانند که تاریخ ثابت کرده است اسلاف خونخوارشان هم بارها به اسم مذهب برتر چه جنایاتی بر سر مسلمانان آورده اند و چه کشتارهایی انجام داده اند.

در هر صورت این ایام که ایام رحلت پیامبر رحمت و عطوفت و ایامی است که می توان گفت پیامبر اکرم به مظلومیت جهان اسلام گریه خواهد کرد  از علما نگران و از عوام مسلمین دل پریشان است که چرا دین او ،که وحی است و عترتش را چرا چنین مظلوم قرار داده اند و چرا آنان را وسیله کسب قدرت و مقام خویش ساخته اند.

ایام رحلت خلف صالح آن رسول وحی، امام حسن مجتبی(ع) که حماقت عده ای به ظاهر مسلمان و دوست، او را چنان به تنگ آورد که دست به صلحی ناخواسته زد هر چند همان شرائط صلح را نیز زیر پا گذاشته شد تا ادامه کینه قوم ظالم بنی امیه در عاشورا نمود پیدا کند، یعنی یکی از ارکان مسائل اجتماعی در اسلام توسط کسی زیر پا نهاد شد، که خود را خال المؤمنین معرفی می کرد!! و حتی طبق روایت« کسی که عهد و پیمان ندارد دین ندارد »به دین دار بودنش نیز اعتمادی نیست.

رحلت امام هشتم شیعیان امام رضا (ع) است. در حالی از مدینه آنرا به سمت طبس آوردند که قول اجرای فرامینش را داده بودند!!شخصیتی که از مدینه به قصد مانع شدن از کارهای  علمی و سیاسیش و به اسم ولایت عهدی به طرف ایران و شهر طبس فرایش خواندند که هیچ یک از اعضای قوم و قبیله اش و حتی اعضای خانواده اش نتوانست با ایشان به ایران بیاید. هر چند علم او درمیان مسلمانان چنان آتشی بر جان ظالمان افکند که دست به مسمومیتش زدند و این پیروان این یگانگان دوران هستند که بخاطر در امان ماندن دین خدا از آسیب جدی تر صبر پیشه کرده و می کنند و اگر گاهی حاکمانی از انان نیز دست به اقداماتی زده اند این علمای دانای آنان بوده که مانع گسترش اختلافات بین جامعه شیعه و برادران خود یعنی اهل سنت از هر مذهبی که هستند شده اند، هر چند حتی بعضی از مذاهب اهل سنت به سراغ بعضی دیگر رفته و معتزله با اشعریه درگیر بوده و ... به هر حال در تاریخ بوده و خواهد بود که شیعه جز اتحاد جهان اسلام به چیزی نیاندیشیده و نخواهد اندیشید و نیک می دانند و می دانید که این به معنای پذیرش اعتقاد دیگران برادران آنان نیست اما به احترام اعتقاد برادران اهل سنت است که شیعه صبر و پیشه را توشه راه خود کرده و می کند و بر مبنای این ایام و به احترام شهادت و وفات بزرگان این ماه همچنان خویش را مطیع دین خدا دانسته و جهالت و حماقت و تحجر از هر کدام از مذاهب باشد را رد می کند.


آیت الله سید حسن خمینی و آزاد اندیشی

یادگار امام با تأکید بر توجه به لوازم امر پژوهش در محیط‌های علمی، گفت: اگر شرایط التهاب در جامعه فراهم باشد نمی‌توانیم انتظار آرامش داشته باشیم، زیرا محیط‌های علمی جزیره‌هایی میان آب‌های سرگردان نبوده و جزیی از همین کشور هستند.

به گزارش جماران، حجت‌الاسلام‌والمسلمین سیدحسن خمینی در مراسم گرامیداشت هفته پژوهش و روز وحدت حوزه و دانشگاه که در دانشگاه آزاد قم برگزار شد، «فضای آرام محیط‌های پژوهشی و دانشگاهی» را اولین ضرورت و لازمه پژوهش خواند و سپس به تقسیم‌بندی انواع «آرامش» پرداخت و تصریح کرد: یک نوع آرامش، «آرامش قبرستانی» است که چون موضوعی برای بحث وجود ندارد، در نتیجه فضا هم آرام است؛ مانند آرامش مردگان. این آرامش بدان معناست که اساسا فکر و اندیشه‌ای در جامعه وجود ندارد که اصلا قابل قبول نیست.

وی نوع دیگر آرامش را «آرامش پادگانی» خواند که ممکن است هزاران التهاب درون افراد وجود داشته باشد، اما او به خاطر دستوری که آمده، آرام است.

سیدحسن خمینی ادامه داد: آرامش دیگر که مختص محیط‌های علمی و دانشگاهی است، «آرامش عدم اقتضاء» است؛ شما نمی‌توانید به یک محیط علمی بگویید نسبت به دردهای موجود در جامعه ابراز حساسیت نکند. زیرا حتما دردهایی در جامعه وجود دارد که دانشگاهیان آن را بر تحقیق و پژوهش مقدم بدارند؛ همان‌طور که در روز حمله صدام به ایران جنگ و جهاد مقدم بود. لذا آرامش در فضای دانشگاه لازم است اما اقتضائات آن را باید فراهم کرد؛ و الا اگر شرایط التهاب در جامعه فراهم باشد نمی‌توانیم انتظار آرامش در دانشگاه داشته باشیم، زیرا محیط‌های علمی جزیره‌هایی میان آب‌های سرگردان نبوده و جزیی از همین کشور هستند.

سیدحسن خمینی «آزاداندیشی»  را دیگر لازمه امر پژوهش خواند و یادآور شد: رهبر معظم انقلاب چندین ‌سال است که بحث کرسی‌های آزاداندیشی را مطرح می‌کنند. معنای این حرف این نیست که آزاداندیش باشیم تا دست آخر به حرف من برسید! بلکه ممکن است کسی آزادانه بیندیشد و به حرف من نرسد. امروز باید موانع اجرای سخن رهبری را که هر‌ سال هم بر آن تأکید می‌کنند برداریم.

وی سپس به بیان لوازم آزاداندیشی پرداخت و گفت: اولین عامل این است که «تحمل شنیدن» باید بالا برود که این امر واقعا نیازمند تمرین است زیرا تحمل شنیدن در ما کم است. درحالی‌که امام می‌گویند انتقاد و بلکه تخطئه از الطاف خفیه الهی است. اگر فکر کنیم بدون آزاداندیشی به یک پژوهش کامل و نقطه اوج تحقیق و پیشرفت رسیده‌ایم اشتباه کرده‌ایم.

سیدحسن خمینی سپس به انتقاد از رویه‌ای جدید در محیط‌های علمی پرداخت و گفت: باید تحمل کردن را در دانشگاه تمرین کنیم؛ سنت بدی در محیط‌های دانشگاهی ما رایج شده است که هرکس سخنرانی می‌کند، گروه مخالف جلسه را به هم می‌زند که در روزهای اخیر هم نمونه‌های آن را شاهد بوده‌ایم. این کار بسیار غلطی است. هرکسی می‌خواهد سخنرانی کند، موافقینش باید سخنانش را بشنوند و مخالفین هم اگر می‌خواهند در جلسه باشند و اگر نمی‌خواهند نباشند؛ از هر گروهی باشند فرقی ندارد. اگر محیط دانشگاهی پیشرفت می‌خواهد، آزاداندیشی لازمه آن است و اگر آزاداندیشی می‌خواهد شجاعت می‌خواهد، اگر شجاعت می‌خواهد تحمل می‌خواهد. معنا ندارد که این حلقه‌ها، یکی باشد و دیگری نباشد؛ نمی‌شود انتظار داشت یک تیغ در دست من بِبُرد و در دست دیگری نَبُرد! اگر این‌گونه بود خواهید دید که محیط دانشگاهی چگونه پیشرفت خواهد کرد.


کنگره عظیم و جهان اسلام

به نام خالق حکمت و عقل

کنگره عظیم عاشورائیان در اربعین سال1436 یک بار دیگر از عظمت مذهبی در جهان اسلام حکایت کرد که تنها در مقابل ظلم و جور حاضر است دست به اسلحه برده و از مظلوم دفاع کند

چند نکته برای جهانیان،

1- این کنگره نشان داد هر چند خوارج با تمام توان از صدر اسلام تا کنون دست به جنایت و کشت وکشتار زده اند تا بتوانند شیعیان را از راهی که انتخاب کرده اند باز دارند (راه متعادلی که خدا را یکی دانسته و پیامبران و ائمه را بندگان او و حافظان و رسولان دین او می دانند، نه آنان که به اسم شیعه هر نوع وهنی را بر خود و جامعه اسلامی قبول می کنند هر چند در شیعه دانستن آنها شک وجود دارد)اما این کار نتیجه ای معکوس داشته و خود نیز به آن واقفند، پس بهتر است این جماعت خیره سر دست از خود برتر بینی برداشته و خود را اسلامی واقعی ندانند و دیگران را مشرک.

2- جهان غرب بداند این مذهبی که با این شور نشاط تنها به یک خواسته جامه عمل خواهد پوشاند و آن ایستادگی در مقابل زور و تزیور و تنها الگوی او حسینی است که تمام هستی اش را برای خدمت به دین خدا گذاشت. این جماعت چون او فکر می کنند که دریایی هستند آرام اما اگر کسی بخواهد با کارهای نسنجیده در این دریای مواج و ملایم، به دنبال موج ظلم باشد به دنبال موج ریا و تزیور باشد و یا به دنبال قدرت و ثروت باشد چنان در خود غرقش می کند که دیگر راهی  برای جبران اشتباهش نداشته باشد.

 اما نکته دیگر

جهان اسلام که روزهای سخت تری نیز از این روزها به خود دیده است ، از زمانهای دور و دوران اولیه اسلام، تا کنون ضربه هایی که مسلمانان و اسلام خورده بر کسی پوشیده نیست، آنهم از طرف مسلمان نماهایی که جز پوسته اسلام چیزی بر تن ندارند، و اگر این پوسته پشمینی خود ساخته را کسی بخواهد پاره کند داد آنها برخواهد آمد که اسلام از بین بردند!! حال این افراد گاهی جاهلانی هستند که در دست پلید شاگردان شیطان به اسم علما بازیچه قرار می گیرند و گاه سردمدارانی هستند که خود را حاکم علی الاطلاق بر  جهان اسلام می خوانند.

در نگاه اول حاکمان اسلامی و یا بهتر بگوییم حاکمان بر کشورهای اسلامی جز که با زور و تزویر و ثروت و شمشیر بر مسلمانان حاکم شده اند، و یا در ادامه به ثروت و قدرت روی آوردند، تنها کاری که به نظر آنان ساده ترین راه برای حکومت کردن دانسته اند، اختلاف افکنی بین جامعه شیعه و جامعه اهل سنت، هر چند حاکمان به اسم شیعه کم بوده اند اما گاه به اسم شیعه و گاه به اسم اهل سنت، برای تسلط خویش با جاهل نگه داشتن مردم و قرار دادن  گزینشی اخبار در اختیار جامعه اسلام در واقع قصد خویش را پی می گرفتند که حاکمیت بیشتر و طولانی تر بود. و تنها راه برای رسیدن به مقصد حاکمیت بر جامعه بیشتر و در دوران بیشتر، کنترل اطلاعات و اخبار در سرزمینهای اسلامی.

البته به اصطلاح عالمانی که تنها نوک دماغ خود را دیده اند نیز حامیان حاکمانی زورگو بوده اند تا خویش نیز به نوایی برسند کم نبودند و نیستند، تا به این تفرقه بدمند و هر چند مدت خودی نشان دهند، چرا که تجربه ثابت کرده است در این نزدیک به یک قرن و نیم نه شیعیان سنی شده اند و نه سنیان شیعه شده اند و این اتفاق نیز نخواهد افتاد و اگر غیر این باشد باید به زمانه شک کرد، البته با برادری و برابری در کنار هم بودن این مذاهب اسلامی می توانند چنان نیروی عظیمی ایجاد کنند که دریا باشند تا موج را بشکنند. در هر حال اختلاف بین شیعه وسنی و یا هر دو مذهب دیگری تنها نفع برنده آن دشمنان هر دوی آن هستند، به همین جهت است که اروپا با توجه به خونین ترین جنگهای مذهبی حالا با آرامش بهتری نسبت به مسلمانان زندگی خویش را اداره می کنند.

براستی آنچه جهان اسلام را نجات خواهد داد و جوانان سایر ادیان را به خود جذب خواهد کرد و در بلند مدت آنان را شیفته اسلام خواهد کرد آیا  جامعه با امنیت و آرامش و اقصادی قوی و سر آمد در علم و نو آوری است؟ یا خشونت کوری که تنها به کشتن و از پای در آوردن به عنوان فرهنگ خود به جهانیان معرفی می کند؟؟!!!

سؤالی که بهضی از جوانان مسلمان را که خود را برای هر نوع فتوایی از طرف علمایی که در جهان اسلام نه تنها اقلیت هم نیستند که یک عده ای کوچک از کسانی محسوب می شوند که تنها مردمان و حاکمانی از فتواهای آنان خوش حال خواهند شد که خارج از دین اسلام بوده جان فشانی می کنند خوب می دانند زمانی این افراد در کافی شاپهای غرب تنها فکر و ذکرشان چی بوده و چگونه است که به روایاتی استناد کرده و می کنند که علمای بزرگ از اهل سنت و اهل تشیع آنان را ضعیف یا کار یهودیان می دانند، استناد می کنند؟!!!

آیا غیر از این است که در حال حاضر جهان غرب و صهیونیست در حال برنامه ریزی برای زمانی است که اگر این به ظاهر خلیفه مسلمین شکست خورد برنامه بعدیشان چی باشد؟! آیا این به اصطلاح خلیفه مگر افسر زمان صدام نبود، و مگر صدام از جنایتی صرف نظر کرد تا به مسلمان بودن این بعدادی شک نداشته باشیم؟!

آیا غربیان به دنبال شکست این گروهک تروریستی هستند یا اینکه به دنبال آن هستند تا این وقایع را به عنوان آتشی در زیر خاکستر نگه دارند تا بتوانند به موقع خود دوباره بهانه ای ساز کنند و این جند الشیطان را با اسم و رسمی دیگر و به بهانه ای دیگر به جان مسلمانان بیاندازند و پرچم آنان را اللهی دگر سازند.

ایا برای تمام جوانان مسلمان این سؤال مطرح نیست که اگر اینان به واقع قصدشان پیروزی اسلام است چرا به فکر مبارزه با رژیم صیهونیستی نیست؟! مگر آنان خواهان بر چیده شدن ظلم نیستند؟! پس کدام ظلم بیشتر از این که پنجاه سال بدون خانه و کاشانه در سایر کشورها زندگی کردن و در صورت اعتراض به تروریسم متهم شدن است؟؟؟!!!

چرا به این فکر نکنیم که اگر قصد پدران داعشیون  از نابود کردن فرزندان خود است که به قول خودشان فرزندانی ناخلف هستند؟! چرا درست زمانی که آنان را در جنگ با سوریه ناتوان می بینند به رژیم تا دندان مسلح که دارای هزاران کلاهک هسته ای است و طبق معاهده ان پی تی، باید دارندگان سلاح های اتمی سلاح های خود را محو نمایند و آنان با عدم اجرای این بند در واقع نقض کننده ان پی تی هستند و باید جهان به آنان اعتماد نداشته باشد،  اما در واقع دیگران را متهم می کنند به نقض آن و آب از آب هم تکان نمی خورد اما به کشوری مثل ایران که می رسند از صلح و صفای بین الملل بحث می کنند و نگران بمب هسته ای ایران هستند!!!! آیا این غیر از این است که آنان مرگ را تنها برای همسایه می خواهند و استبداد و استعمار و استحمار را  علیه مسلمانان به کار می برند،؟؟!!

به راستی مگر این به اصطلاح حامیان مردم سوریه و دیگر کشورهای اسلامی تجربه طالبان و القاعده و ... نداشتند که یک بار دیگر از عربستان و ترکیه تشکر می کنند که زمینه برای آموزش یک عده تروریست دیگر فراهم کرده اند؟! آیا این احمق فرض کردن حاکمان این کشورها نیست؟!!

آیا وقت آن نرسیده که یک بار دیگر به صدر اسلام بنگریم و نوع نگاه صحابه و ائمه در این قضایا جستجو کنیم ؟ آیا اگر آنان بودند در این موارد به ما توصیه می کردند که علاه بر تهذهیب خودمان جوامع دیگر را به تهذیب فرا خوانیم و با اعمالمان دیگران را به اسلام دعوت کنیم یا اینکه همانند وحوشی که به اسم اسلام عمل می کنند عمل نماییم؟؟!!


سی نکته های اخلاق اجتماعی

دکتر محمود سریع القلم ، در یادداشتی که برای عصرایران نوشته ، 30 ویژگی یک جامعه زنده را بیان کرده است. این استاد دانشگاه، پیشتر در نوشتارهای جداگانه ای 30 ویژگی شهروندان و 30 ویژگی سیاستمداران مطلوب را به رشته تحریر در آورده که در عصرایران منتشر شده است.
ویژگی مهم این سلسله نوشته ها ، کد گذاری آنهاست به گونه ای که هر کدام از ویژگی ها، بخشی از یک فرایند مهم در جامعه را نمایندگی می کند.

به نوشته دکتر سریع القلم، جامعه ای زنده است ... :

1.    که در عرصه های اقتصاد، هنر، علم، سیاست، میان شهروندان رقابت قاعده مند وجود داشته باشد

2.    که آموزش اخلاق و مسئولیت اجتماعی در دوره دبستان تمام شده باشد

3.    که تعداد رسانه های غیر دولتی حداقل دو برابر دولتی باشد

4.    که در جاده های آن در هر صدکیلومتر برای شهروندان، استراحتگاه ساخته شده باشد

5.    که شهروندان آن به وفور به هم اعتماد کنند

6.    که حداکثر هزینه های غذا و مسکن، 35 درصد درآمد شهروندان باشد

7.    که در فرودگاه های آن، حداقل از 70 ملیت و 70 شرکت هواپیمایی خارجی تردد کنند

8.    که شهروندان آن وقتی به چهار راهها می رسند، اتومبیل خود را کاملاً متوقف کنند

9.    که نرخ تورم در آن یک رقمی باشد

10.    که اساتید دانشگاه آن به کار دانشگاهی صرفاً به عنوان شغل نگاه نکنند بلکه برای خود، مسؤولیت و رسالت اجتماعی قایل باشند

11.    که شهروندان آن به انجام کارهای صحیح و منظم توام با سلامتی مالی عادت کرده باشند

12.    که تکمیل پیچیده ترین طرح های "عمرانی" در آن، حداکثر 3 سال به طول انجامد

13.    که دانمارک از شهروندان آن برای سفر، درخواست ویزا نکند

14.    که مجموعه جامعه و سیستم از مرحله امنیت و بقا عبور کرده باشد

15.    که شهروندان آن پس از تصادف رانندگی که پیش می آید، حتی یک واژه ناپسند نسبت به طرف مقابل استفاده نکنند

16.    که مدیریت آن جامعه  مبتنی بر سعی و خطا نباشد

17.    که شهروندان نظافت محیط عمومی، خیابان ها، جاده ها و سواحل را با نظافت محل سکونت و اتومبیل خود مساوی بدانند

18.    که حداقل سه و نیم درصد نرخ رشد اقتصادی داشته باشد

19.    که شهروندان آن نگران آینده خود نباشند

20.    که دستگاه های اجرایی آن با fact تحلیل کنند و نه با تخیل

21.    که در آن فرهنگ مکتوب بر فرهنگ شفاهی غالب باشد

22.    که شهروندان آن از  اخلاقی بودن و رعایت حریم های اجتماعی ، لذت ببرند

23.    که شان و احترام و منزلت تولیدکننده از صاحب سمت بالاتر باشد

24.    واژه های "ببخشید "، "عذر می خواهم" و "اشتباه کردم" به وفور در میان شهروندان رواج داشته باشد

25.    که شهروندان آن، دندان های سالم داشته باشند

26.    که انتقاد از اندیشه ها و سیاست گذاریها در آن، پی آمدی نداشته باشد

27.    که سیاست مداران آن با هم قطاران خود در محیط بین المللی مرتب در تعامل باشند

28.    که وقتی پلیس راهنمایی، اتومبیلی را به خاطر تخلف رانندگی متوقف می کند، پلیس سراغ راننده برود نه بالعکس

29.    که حفظ تعالی، شکوفایی وطن و کشور بر هر امر دیگری اولویت داشته باشد

30.    که در آن شهروندان علاقه ای به داشتن سمت دولتی نداشته باشند بلکه با فکر ، همت و توانایی های خود زندگی کنند.