سفارش تبلیغ
صبا ویژن

قلم

قلبمان در فشار است!

 

به نام آنکه خرد را آفرید

 

من احساس خطر می کنم من قلبم در فشار است علمای قم علمای نجف من احساس خطر می کنم

این جملات از امام خمینی است در زمان رژیم استبدادی محمدرضا شاه پهلوی، زمانی که احساس می کرد اسلام در خطر است و مردم ایران در زیر پرچم آمریکا و اسرائیل باید سینه بزنند و تحقیر شده بودند و اقتصادشان وابسته به اقتصاد آن کشورها شده بود اینگونه احساس خطر می کرد و قلبشان در فشار بود، حال که چهل و چند سال از انقلاب اسلامی گذشته است آیا مردم ایران به اسلام نزدیکتر شده اند و گرایش به اسلام بیشتر شده است؟ یا فاصله ها زیادتر شده است و برنامه دولتهای جمهوری اسلامی عاملی برای افزایش فاصله شده است؟، فقری که به تعبیر امام علی(ع) اگر از در وارد شود ایمان از پنجره خارج می شود، را کم کرده اند؟ یا فاصله مردم و فقر کمتر شده است.، آیا فقری که عامل تحقیر مردمان است جمهوری اسلامی آنرا به حداقل رسانده یا به آن افزوده است؟

فاصله بین فقر و غنا را کمتر نموده یا بیشتر شده است، فاصله طبقاتی که در اوائل انقلاب نسبت به آن حساسیت بالایی بود از طرف مسئولان همچنان حساسیت وجود دارد یا خود مسئولان وارد کانال فاصله طبقاتی شده و فاصله خود را با اکثریت جامعه زیاد کرده اند؟

آیا کارتون خوابها کم شده اند یا افزایش پیدا کرده اند؟ آیا مراکز فساد و فحشا جمع شده و اثری از آنان نمانده یا خدایی نخواسته به درون خانه ها کشیده شده است؟ آیا آرزوی مرگ را برای سرپرستان خانواده ها بیشتر کرده ایم یا کمتر نموده ایم؟

آیا مراکز دانشگاهی و آموزش و پرورش را به مراکزی برای تربیت انسانهایی خلاق و مبتکر و با ایمان تبدیل کردیم یا آن مقدار معنویتی هم که داشتند از آنان گرفتیم؟ و آنان را تبدیل کردیم به مراکز و کافی مدرکهایی، که تنها مدرک جعل نموده و در بسیاری از امور ناتوانتر از قبل شده ایم؟

آیا فقرایی که توسط مراکز خیریه در زمان پهلویها بود به فقرایی زباله گرد تبدیل کردیم یا آنان را با کمیته های امداد و بهزیستی به مردان وزنانی توانمند و تولیدگر مبدل کردیم؟

کارها و فعالیتهایی که در این چهل ساله برای کشور و افراد جامعه صورت گرفته است جای تقدیر و تشکر دارد، اما این همه هزینه و این همه ادعا از ابتدای انقلاب انتظارات را چندین برابر نموده است.

آیا دزدان در مراکز اداری زیاد شده است؟ راه های فرار از قانون و دریافت شیرینی ها و عبور از تبصره و ماده ها زیاد شده است؟ که صدای قانون گذار و مجری قانون هم در آمده است؟!

گاهی کم هم زیاد است تا اینکه برسد به جایی که بیشتر شده باشد نا امیدانه نگاه نمی کنیم و سیاه نمایی هم نمی کنیم مراکزی هستند که تلاش و توان خود را گذاشته اند و افرادی که به حق تمام تلاششان آن استکه گره ای از کار کسی بگشایند البته بر مبنای قانون و نه بر مبنای پارتی و سفارش نمونه ها اندک است اما هستند.پس به تبعیت از امام انقلابیون باید گفت قلبمان در فشار است و احساس خطر می کنیم!!

در این زمانه که فشارهای ارضی و سماوی و مخالف و دشمن به مراتب زیاد شده است جایی برای گلگی و نالیدن نگذاشته است، اما بی مدیریتی وبدمدیریتی را هیچکس از مجریان جمهوری اسلامی نمی پذیرد، انقلاب ما نوپا نیست که به بی تجربگی متهمش کرد! انقلاب از مرحله جوانی گذشته است و به مرحله بزرگسالی رسیده است، چهل سال یعنی دو نسل و این نسل سوم و چهارم است که باید ادامه راه انقلابیون جهادی باشند، لذا بهانه آوردن برای عدم کارایی مدیران در هر جایگاهی درست نیست، اینکه هر کسی در قدرت باشد و ادعای اپوزیسیون در آورد و بگوید چنین باید بشود و چنین باید کرد از طرف مردم مطرود است، چرا که خود از کسانی است که قدرت در دست دارد حداقل مجموعه تحت مدیریت خود را باید درست کند و راه بیاندازد و قوانین مردم و خدا پسندانه بر آن جاری کند.

قلب انقلابیون و دوستان انقلابی در فشار است، اینکه عده ای بیایند و مشکلات را به گردن دیگران بیاندازند قابل قبول نیست، هر کسی عرضه کار ندارد نباید بیاید تا چه برسد به اینک چندین پست به یک نفری سپرده شود آنهم کسانی که امتحان خود را پس داده اند، مردم از مسئولان می خواهند اگر مسلمانی عمل نمی کنند حداقل برمبنای مسئولیت پذیری غربیان عمل کنند، اگر ادعای غرب گرایی دارند حداقل همچون غربیان وقتی عرضه کاری ندارند و مسئولیتی را نمی توانند انجام دهند قبول نکنند.و اگر ادعای مسلمانی دارند که باید بدانند بر مبنای فتوای همان رهبر فقید و بت شکن و بر مبنای روایتی که از امیر المؤمنین هست، کسی که خود بداند بهتر از او برای مدیریت یک ارگان یا نهادی هست، اما در همان پست بماند حقوقی که می گیرد حرام است.

اگر چه بهترین تعبیر را قرآن دارد که می فرماید ویل للمطففین، وای به حال کم فروشان آنانکه در مسئولیت خود و در مقام و جایگاه خود کوتاه می آیند و وظیفه خود را فراموش کرده یا عمل نمی کنند!

دوست داران انقلاب و مردم و جمهوری اسلامی احساس خطر می کنند، قوانین در حال تعطیلی است و کارهای قانونی تنها با سفارش در حال انجام گرفتن هستند، هر کجا قانون به نفع افراد باشد عمل می کنند و هر کجا قانون ایجاد مانع وسختی کند به فراموشی سپرده می شود!

قانونی که بتواند شفاف سازی کند و در همه زمینه ها اجرا شود و اطلاعات آزاد را در اختیار مردم قرار دهد به فراموشی سپرده می شود اما قانونی که از مسئولان حمایت کند با تمام توان در تمام رسانه ها پخش می شود ! قانون احزاب که می تواند تمام گندکاریهای مسئولان را به رخ بکشد به شرط درست عمل کردن و حامی داشتن، در درون نظام، چنان معرفی می شود که انگار احزاب تنها برای دزدی آمده اند و تنها می توان با سفارش و کارچاق کنی می شود صحنه انتخابات را به شعر و شعور رساند!

همگی احساس خطر می کنند وقتی زباله گردها زیاد می شوند، وقتی کارگرها بیکار هستند، وقتی حتی کارمندان از بی عدالتی در ادارات می نالند، این کشور به کجا کشیده شده است؟

آی علمای اسلام احساس خطر باید کرد برای نظامی که قرار شد اسلام را آنچنان معرفی کند که دیگران از ما الگو بگیرند، اما حالا کشورهای دست چندمی همسایه برای مردم ما مأوا و مأمن شده اند! تا از وضعیت خودیش در کشور خود به آنها پناه ببرند!!

دیگر جای مصلحت سنجی نیست، دیگر جای آزمون و خطا نیست، دوره ای نیست که عده ای مسئولیت متعدد داشته باشند و خود وآقا زادهایشان برای هفت پشت دغدغه ی مالی نداشته باشند و دیگران بخاطر یک روز کار و یک روز تلاش فیزیکی و یا فکری و اندیشه ای باید درِ اتاق افرادی بزنند که نه تنها لیاقت آن جایگاه را ندارند که آنقدر به خود می بالند تا این مراجعین را تحقیر نمایند!!

قلبمان در فشار است ، احساس خطر می کنیم، آی آقایان علما و بزرگان و اسلام دوستان ما احساس خطر می کنیم.

امام باقر(ع) می فرماید: هر چیزی که بازگشتش به این باشد که شخص تسلیم حقیقت باشد آن ایمان است و هر چیزی که بازگشتش به این باشد که در مقابل حقیقت عناد و لجاجت کنید کفر ا ست.