سفارش تبلیغ
صبا ویژن

قلم

ما و زلزله

به نام خالق هستی

 

این روزها که پایان ماه های حزن و اندوه ائمه اطهار(ع) بود اما در آخرین روزهای خود باز هم زخمی بر دلهای محبان اهل بیت فرود آورد و آنان را داغدارتر از قبل نمود، زلزله ای که سیاه و سفید را در خود فرو می برد و کودک و بزرگسال را یا به عزا می نشاند یا به خاک می برد، دلهای عزا دار روزهای پایانی صفر و شهادت های بزرگان دیانت و امت بود که ناگاه خواب از چشمان ربوده شود و دلها حال و هوایی دیگر پیدا کرد، دلهره ها و دلشورها یکی پس از دیگری به سوی غرب کشور روانه شد، خانواده هایی که جمعشان از هم پاشیده شد عزیزانی که با کوچ عزیزان دیگرشان داغدار شدند.

 بلایای طبیعی که دست بردار از سر بشریت و انسانیت نیست و هر وقت فرصت کند قربانی های خود را می گیرد و این انسان است که باید خود را برای مبارزه و درهم کوبیدن این بلایا آماده کند تا آنکه یا همانند بیماری ها آنرا ریشه کن نماید یا آنکه آنرا کنترل نماید در هر صورت این بلایا دل بی رحمی دارند و به بشر رحم نخواهند کرد.

چهره ی مردم  مناطق زلزله زده درهم کشیده شد و کسی را یارای مقاومت نیست، و مردم این مناطق رفتند تا زندگی دیگری را تجربه کنند، زندگیی که حتی فکر کردنش نیز برای ما سخت است، اما آنان ناچار باید خود را آماده این کارزار با طبیعت گردانند.

بی خانمانی، بی پدری و بی مادری و بی برادری و بی خواهری، بی فرزندی و بی آشنایی در آن وادی سرما و بی سرپناه باید خود رابا طبیعت جدید وفق دهند.

اما از طرف  دیگری قضیه را طوری دیگر باید نگاه کرد، نگاهی به کمک های مردمی و دولت به زلزله زدگان، آه را از نهاد هر انسانی در خواهد آورد، در حالی که زلزله زدگان چنانکه در بالا به آن اشاره شد در بهت و حیرت و سرما و بی یاوری به سر می برند این طرف قضیه جنگ قدرت است و جنگ کسب محبوبیت آنهم با شعار و تبلیغات نه با تلاش و کمک رسانی، هر کسی برای هر کاری سلفی میگیرد و به سراسر دنیا مخابره می کند، هر گروه سیاسیی دیگری را متهم میکند بدون اینکه بدنبال مقصران باشند و بدون اینکه تجربه ای شود برای آنان که پیمانکاران خاطی را بازخواست کنند، هر گندکاریی را اگر از طرف دوستان خود باشد توجیه خواهد کرد و هر کارخوبی توسط دیگران را به کم دقتی و کند بودن متهم می کند.همگی ادعای خدمت بیشتر داشتن دارند بدون آنکه تلاشی داشته باشند.

اعتماد عمومی در این روزگار و این ایام خود را نشان می دهد، به ارگان ها ونهادها اعتمادی نمی شود، چرا که قبلا اقلام واجناس اهدایی خود را در بازار خرید و فروش دیده اند و این اعتماد به این زودی قابل برگرداندن نیست، جز آنکه خود به میان زلزله زده ها رفته و کمک های خود را با دستان خود به آنان تقدیم نمایند. از طرفی ترافیک های سنگین جاده ها را رقم می زنند که مانع رسیدن به موقع کمک های ضروری نیز می شود، هر چند از نگاه کمک رسانی و کمک به حادثه دیدگان کاری است خوب و پسندیده اما بی اعتمادی عمومی و بی اعتمادی نسبت به نهادها وارگانها ضربه ای جبران ناپذیر بر پیکر جامعه وارد خواهد آورد که در سالیان آینده دود آن به چشم خود مردم و مسئولان خواهد رفت.

پس ناچار باید کسب اعتماد عمومی کنیم بخصوص دستگاه قضا با قاطعیت تلاشش را بنماید و ا ین بی اعتمادی را با مجازات خاطیان چه آنان که کمک های مردمی را به بازار خرید و فروش می برند چه خریداران و چه پیمانکارانی که ساختمانهای ساخته شده آنان در طی چند سال گذشته به مخروبه تبدیل شده، در حالی که ساختمانهای قدیمی تر از آنها همچنان پابرجا هستند!!!

نکته درس آموز برای همه ما این است که آنان که در زلزله دچار خسارت و تلفات جانی و مالی شده اند، با توکل به خدا و امید به سازندگی خانه های خود یأس را به خود راه ندهند.

آنانی که به هر دلیلی بی اعتمادی را قبول داشته و تبلیغ می کنند بدانند باید به ارگان ها و نهادها اعتماد کرد ولو با گماشتن ناظران و چشمهایی برآنان تا هرج و مرج در اینگونه حوادث حاکم نشود و اقلام اهدایی به صورت کامل در بین مردم دچار بحران، تقسیم شود.

اما دستگاههای نظارتی باید نظارت خود را دوچندان کرده و بی اعتمادی ایجاد شده را به سوی اعتماد عمومی رهنمون گردانند. مسئولان دولتی و اجرایی باید این کار را با سپردن امور به افراد لایق و قابل اعتماد که در طی سالیان خدمت رسانی افراد آن نهاد یا ارگان به خوبی مشخص خواهد شد بسپارند.

از تلاش های تمام امدادگران نهادی ارگانی و مردمی به صورت درست و مساوی تقدیر و تشکر گردد. اینجا جای مطرح کردن یک نهاد و ارگان نیست و باید تلاشهای همه را با چشم تیزبین دید.

مردم و جامعه ایران نیز باید علاوه بر تلاش برای کسب اعتماد به فرزندان خود، خود نیز در ایجاد اعتماد عمومی تلاش نمایند، و هرکسی به اندازه توان خود به خوبی ها و تبلیغ خوبیها همت گمارد تا چنانکه بی اعتمادی با رفتارهای ناشایست افراد در جامعه به یک فرهنگ تبدیل شد، اعتماد نیز چسان قبل به صورت فرهنگی در جامعه حاکم کرد.