سفارش تبلیغ
صبا ویژن

قلم

تکبر

با سلام و عرض تسلیت به مناسبت شهادت عزیزانی که در حمله ددمنشانه و خائنانه عده ای از جیره خواران استکبار و رژیم صهیونیستی به شهادت رسیدند، ما شیعیان حیدر کراریم

به نام خدا

درجلسه قبل در موضوع تواضع مطالبی ارائه شد، در این جلسه قصد بیان و توضیح یکی از صفاتی که بودن آن موجب رذیلت نفس آدمی شده پرداخته خواهد شد.

تکبر[1]:

تکبر حالتی است که انسان در خود برتری و بزرگی نسبت به دیگران پیدا می کند و رفتار عملی عجب می باشد، چرا که عجب خود پسندی و بزرگی در خود دیدن و احساس کردن است. انسان وقتی در خود یک رفتار و صفت خوبی دید و کمالی دید یک حالت سروری درخودش احساس می کند این عجب است، و چون غیر خود را فاقد آن کمال متوهم گمان کرد یک حالت دیگری دست می دهد که رؤیت تفوق و تقدم است که از این حالت یک حالت دیگر که بزرگ فروشی در خود خواهد دید و آن کبر است و عجب در باطن انسان است و اثر آن در ظاهر چه در هیئت بدن و چه در افعال و اقوال باشد تکبر است.[2] جالب است که وجود این صفت در افراد، عامل استبداد، استکبار و خفقان فرهنگی، سیاسی، اجتماعی در میان جامعه خواهد شد.

این صفت رذیله تکبر است که قرآن در مواردی چون مستکبرین، متکبرین، متکبر، کبر یاد کرده[3] و همه این امور را مورد سرزنش خویش قرار داده است.

باید توجه داشته باشیم که کبر خود دارای مراتبی است

1-       کبر به خدا

2-      کبر به انبیاء واولیاء

3-      کبر به اوامر و دستورات خدا

4-      کبر به بندگان خدا

 اول و دوم که نهایت جهل و خودستایی است در مقابل خدا و پیامبر و ائمه(ع) خود را برتر خوانده و در واقع به جنگ مستقیم با خدا و پیامبر شتافته همانند فرعون در مقابل خدا که بنی اسرائیل را مخاطب قرار داده و مدعی خدایی برآنان بود، و کبر در مقابل اولیاء و ائمه مثل ابوجهل و خلفای بنی امیه و بنی عباس در مقابل ائمه(علیهم السلام).

اما کبر نسبت به اوامر و دستورات خدا برای آنانی است که در شأن خود نمی دانند در یک جایی که باید نماز بخوانند، برای فرار از اینکه دیگران به آنان اتهاماتی چون دگم بودن! سنتی بودن! نزنند نماز را ترک می نمایند، یا نماز را در فلان مسجد کسر شأن خود دانسته، یا شوخی و مذاح با دیگران را مناسب مقام خود ندانسته. و از این امور الی ماشاءالله که نفس انسان را به خود مشغول کرده تا این صفت رذیله را در خود نهادینه نماید.

نمی توان نادیده گرفت که این افراد آنگاه که مسئولیتی به عهده می گیرند عامل سقوط اخلاق و همچنین مانع جدیی در مقابل توسعه و تکامل جامعه خواهند بود. گاهی شخص دارای این صفت جهالتش به حدی است که تنها به خاطر اینکه او را مقلد دیگران در عمل خیری ندانند از انجام عمل خیر نیز خود داری می نماید!

نهایت در مرتبه چهارم است که تک تک افراد جامعه را به خود فرا خوانده و به خود مشغول می نماید، یعنی تکبر در برابر بندگان خدا، فخر فروشی کار روزمره بسیاری از ماها شده، از پز قیافه و فکر و ظاهر و مال و بچه گرفته تا پز آنچه که نداشته و توهم داشتن آن را دارند.

گاه جهالت که به اوج می رسد همانند سالهای قبل از ظهور اسلام و قرون وسطای اروپا به قبیله و زبان و قوم و شهر خود می نازند تا بر دیگران فخر فروشی نمایند!! 

البته به حق نگاهی به وضعیت جامعه حکایت از رسوخ این صفت رذیله در اکثریت افراد دارد که خدا کند در وجود ماها نهادینه نگردد.

مفاسد تکبر:

1-      تولید بغض و دشمنی

2-      از چشم مردم افتادن

3-      سعی مردم بر تحقیر کردن شخص متکبر

شخصی که متکبرانه رفتار می کند چند حالت برای خود درنظر دارد، اول اینکه سعی می کند در چشم دیگران بیش از آنچه که هست خود را نشان دهد، تا بیشتر مورد توجه و احترام قرار گیرد یا محبت دیگران را جلب نماید ویا دیگران را تحقیر نماید که البته آنقدر کوته فکر است که نمی داند در صورت توان مردم در جبران کارهای متکبرانه او را تحقیر می نمایند، و یا از روی حسادت یا خیر خواهی حاضر به برتری جویی او نیستند، اگر هم توانی در جبران و تحقیر او را نداشته باشند، در دل مردم تولید بغض و دشمنی نموده و از چشم مردم خواهد افتاد که باز هم شخص متکبر به مقصد خود نرسیده است.

این گونه افراد فراموش کرده اند که اگر خود را کوچک در نظر مردم آوردی بزرگت می دارند و اگر تکبر کردی تحقیرت میکنند، چنانکه در روایات آمده است فرشته هایی در آسمان و زمین برای هر فرد هست که هر گاه تکبر کنند فرشته زمینی وظیفه دارد او را به پایین ترین نقطه زمین بکشاند و هرگاه تواضع کرد فرشته آسمانی وظیفه دارد او را به طرف آسمان بالا ببرد،

افتادگی آموز اگر طالب فیضی                                           هر گز نخورد آب زمینی که بلند است.

امام صادق(ع) می فرماید متکبرین در قیامت به صورت مورچگان ضعیف توسط مردم پایمال می شوند تا خداوند از حساب فارغ شود.

اگر شخص متکبر به این آیات و روایات ایمان داشته باشد و معتقد باشد چنانکه پیامبر(ص) فرمود کسی که به اندازه یک خردل تکبر در درونش باشد وارد بهشت نمی شود. این صفت رذیله را به هر نحوی شده از خویش دور خواهد کرد چیزی که نه نفع دنیا دارد و نه نفع آخرت چگونه یک انسان عاقل به سراغ آن خواهد رفت؟!

حکایت شده که امام رضا (ع) در حمام بودند و شخصی از ایشان خواست پشت او را کیسه بکشد که امام متواضعانه درخواست آن فرد را اجابت کرد، وقتی که شخص متوجه شد ایشان امام رضا(ع) هستند معذرت خواهی نمودند اما امام فرمود ناراحت نباش برادری برای کسب ثواب به برادر خودش کمک کرده است.

موجبات تکبر:

علمای اخلاق عواملی که باعث تکبر می شود را چند مورد ذکر می کنند، از جمله - ضعف و پستی طرف،-  محدود بودن افق فکر و – حسد، عواملی هستند که شخص متوهم به خود بزرگ بینی را مجبور به گرفتن چنین تصمیم و قبول کردن چنین صفتی در خود خواهد کرد.

وقتی شخصی احساس کمبود و ضعف در یک صفت یا اموری می کند برای جبران این نقیصه به سراغ اموری می رود که یا در او وجود ندارد یا اگر وجود دارد آنقدر احساس خود بزرگ بینی نسبت به آن میکند که معتقد است تمام دنیا باید در مقابل این عمل او سر تعظیم فرود آوردند و او را تحسین کنند، چرا که هم ضعف دارد هم افق فکری محدودی دارد.

از طرف دیگر وقتی شخصی دارای یک صفت نیکو می باشد و مورد احترام دیگران است، شخص متکبر از توجه دیگران به شخص ناراحت شده و به قصد خودنمایی و جلب توجه دیگران در صدد جبران بوده و به اسم اینکه نباید در مقابل افراد بالاتر از خود تواضع داشت متکبرانه رفتار نموده که ریشه این گونه اعمال حسد می باشد.

علاج تکبر:

برای علاج این صفت رذیله باید

1-      وجود خود را با عالم هستی مقایسه کرد و دید در یک دنیای بی کران ما در کجای آن قرار داریم که احساس می کنیم باید به ما توجه شود و چنان پاهای خود را بر زمین می کوبیم که انگار زمین تحت اختیار ماست!! باید خود را با بزرگان اهل علم و دین و معرفت مقایسه کنیم که آن بزرگان چگونه رفتاری داشتند که ما خود را یکه تاز میدان تکبر بدانیم؟! وقتی به زندگی ائمه(علیهم السلام ) دقت کنیم می بینیم آنان بر الاغ (به جای اسب)سوار شده، لباس های پشمینه پوشیده و با فقیران غذا خورده، خود کارهای خود را انجام داده به خانواده خویش در امور خانه کمک کرده اند،

 مگر نه این است که پیامبر فرمود من بنده ای هستم که می خورم مثل بنده، می نشینم مثل بنده؟ در حالی که عظمت و بزرگی پیامبر بر جن و انس پوشیده نیست.

2-      باید دید از چه چیزی خلق شده است

این انسان مغرور و خود خواه و متکبر باید به این اندیشه باشد که مگر چه کسی است و خلقت او از چه چیزی است؟ اگر یک تار مویی در لباس خواب او باشد آیا تا صبح خواب راحتی می تواند داشته باشد؟ تا برسد به اینکه حشره ای در رختخواب او باشد، و حتی ممکن است پشته ای همچون نمرود عامل مرگ کسی باشد که فکر می کند بهتر وبالاتراز او درمیان آدمیزادگان وجودندارد!!. این موجود از چه متکبرانه رفتار می کند؟

جالب اینکه شیطان در قیامت به افراد متکبر ممکن است بگوید آخر شما دیگه چرا ؟ مگر نخواندید که بخاطر تکبر من به پدر شما از دردگاه خداوند رانده شدم و مگر نه این استکه گفتم من از آتش هستم و آدم از خاک پس من بهترم، و این آدم متکبر بگوید از بس احساس علم و دانایی می کردم که فکر نمی کردم به چنین چیزی هم باید توجه کنم!

و نهایت اینکه فرمایش پیامبر اکرم(ص) باید سر لوحه کار ما برای دوری از این صفت رذیله باشد که می فرماید، اجتنبوا للکبر فان العبد لایزال یتکبر حتی یقول الله عزوجل اکتبوا عبدی هذا فی الجبارین [4] از کبر و خود بزرگ بینی اجتناب کنید که بنده ممکن است آنچنان مغرور به خودبینی و خود بزرگ بینی شود که کار بجایی برسد که خداوند بفرماید نام این بنده متکبر را در صف جباران و در گروه ستمگران و زورگویان بنویسید.

همچنین برای عزت خود و برای اینکه نه در دنیا طرد شویم و نه در آخرت باید از تکبر دوری نماییم چنانکه امیرالمؤمنین(ع) می فرماید کسی که برای مردم تکبر کند ذلیل خواهد شد.[5]

 



[1]. نراقی، معراج السعاده، موضوع تکبر

[2].کتاب چهل حدیث امام خمینی، بحث تکبر.

[3]. قرآن کریم، نحل،23، زمر،60،72، غافر76،

[4]. میزان الحکمه،محمد محمدی ری شهری، ج8،ص300

[5]. فهرست موضوعی غرر، ص341